جدول جو
جدول جو

معنی حاشیه نشین - جستجوی لغت در جدول جو

حاشیه نشین
کناره نشین کسی که در کنار مجلس نشیند
تصویری از حاشیه نشین
تصویر حاشیه نشین
فرهنگ لغت هوشیار
حاشیه نشین
کناره نشین، کسی که کنار مجلس می نشیند
تصویری از حاشیه نشین
تصویر حاشیه نشین
فرهنگ فارسی عمید
حاشیه نشین
((~. نِ))
آن که در فعالیت گروهی شرکت نمی کند، آن که در حاشیه شهر سکونت دارد، کسی که در کنار مجلس نشیند
تصویری از حاشیه نشین
تصویر حاشیه نشین
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بادیه نشین
تصویر بادیه نشین
چادر نشین، صحرا نشین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاویه نشین
تصویر زاویه نشین
گوشه نشین گوشه گیر منزوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حاشیه نویس
تصویر حاشیه نویس
محشی، نویسنده حواشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بادیه نشین
تصویر بادیه نشین
صحرانشین، مردم چادرنشین
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حاشیه نویس
تصویر حاشیه نویس
کسی که بر کتابی حاشیه می نویسد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زاویه نشین
تصویر زاویه نشین
((~. نِ))
گوشه گیر، منزوی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زاویه نشین
تصویر زاویه نشین
منزوی، گوشه گیر، آنکه از مردم دوری گزیند و در خانقاه به عبادت و ذکر مشغول شود
فرهنگ فارسی عمید
کسی که در سایه نشیند، کسی که تعب و و رنج روزگار ندیده و نچشیده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سایه نشین
تصویر سایه نشین
کسی که در سایه بنشید، کنایه از شخص بی کاره و خوش گذران که به بی کاری و بطالت عادت کرده و تن به رنج و زحمت ندهد
فرهنگ فارسی عمید